پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره

پارسا خوش تيپ 2

16 مهر

امروز هم رفتيم كه واكسنت رو بزنيم ولي واكسن نبود و گفتن فردا ساعت 9 بيايد.الهي بميرم واكسن بزني خيلي اذيت ميشي ولي بعد با بابايي رفتين پارك اينجا وايسادي پيش در منتظر بابايي كه بريد تاب تاب وقتي ميخوايم ازت عكس بگيريم فورا چشمات رو مي بنددي ...
27 مهر 1392

1سال و 6 ماهگي

امروز 15 مهر شما 1سال و 6 ماهه شدي و بايد واكسن ميزدي ولي چون بابايي نبود فردا ميريم برا زدن واكسن ولي در عوضش رفتي حمام كه تميز و خوشكلتر بشي. راستي از همون كوچيكي حمام رو دوست داشتي واصلا گريه نمي كردي. ...
27 مهر 1392

بدون عنوان

وقتي از خواب بيدار مي شي شروع به صدا كردن و صحبت كردن مي كني اگه يه موقع دير جوابت رو داديم يا باهات حرف نزنيم ناراحت ميشي و يا باهامون دعوا مي كردي يا شروع به گريه مي كردي     ...
18 مهر 1392

بدون عنوان

مو فرفري ما تازه برعكس شدن رو ياد گرفته قربونش برم     پارسا جون من و شما وبابا وخاله مريم وقتي شما 4 ماهه بودي رفتيم مشهد اينم عكس شما و بابا تو اسباب فروشي ...
18 مهر 1392

شيرين زبوني هاي پارسا

كلمه ها و جمله هايي كه مي توني بگي:بابا،مامان،اقا(اقاجان)،عمه،عم(عمو)،ممل(خاله مريم)،داي(دايي)،ستايش(دخترخاله جان)،ريخت،افتاد،دستام،كفشام،گل،هاني(ماشين)، داداش،اسم بعضي حيوون ها اخ،چي شد؟ شكست   كارايي كه انجام ميدي:بوس فرستادن،فوتبال بازي كردن،وسايل رو زير مبل گذاشتن،عاشق اهنگ شاد و مردونه رقصيدن،هميشه در حال خوردن تافي،صداي مرغ و سگ و خروس دراوردن،باي باي كردن،گريه كردن و خنديدن الكي،چشمك زدن،اخم كردن،گفتن اعضاي بدن   ...
16 مهر 1392

خاطره جالب:

پارسا جون شما تا ٨ماه که تو شکم مامان بودی دختر بودی تازه اسمت هم پارمیس بود و سیسمونیت هم دخترونه بود.ما از ٨ماه به بعد فهمیدیم که یه پسر گل و اقا تو شکم مامان بوده. هر وقت پارمیس صدات می زدیم فورا لگد می زدی فکر کنم ناراحت می شدی. خوب بعضی مواقع اشتباه میشه دیگه         ...
14 مهر 1392