پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 30 روز سن داره

پارسا خوش تيپ 2

عروسی ممل.11/3/93

سلام دوستای گلم شرمنده این چند وقتی که نبودیم به خاطر عروسی ممل بود بله ممل هم عروسی کرد و اقاجون و مامانی تنها شدن ولی خیلی خیلی خوش گذشت و تنها عروسی بود که اقا پارسا اذیت نکرد و مامان همش در حال رقص بود. و همه میگفتن چه پسر خوبی شده و یه چیز تعجب انگیز اینکه شما کلی تو اون شلوغی میخوابیدی قربونت برم که اینقد خوب بودی ولی بعد که اومدیم خونه چون تنها شدی اذیت میکردی حتی حالا... ...
17 خرداد 1393

رفتن به شهرکرد

چ ند وقت پیش رفتیم شهرکرد که به خونه عموی مامان یه سر بزنیم و موقعی که رسیدیم اول رفتیم خونه عمو جلال و عمو سعید هم اونجا بود رفتیم که ببینیمش و بهش بگیم که عزیز دلش براش تنگ شده. خلاصه عجب هوایی داره این شهرکرد خوب و حتی سرد. با عمو جلال و عمو سعید و عمو فرشید دوست بابا رفتیم پارک و حسابی خوش گذشت.   قربونت برم که عاشق ابی و همیشه دوست داری اب بازی کنی قایق سواری رو خیلی دوست داشتی و اینم عمو جلال و عمو فرشید ...
8 خرداد 1393

شیطونیه بد و ترسناک

پارسا جون امروز مامانو خیلی ترسوندی و از دست ناراحت شدم خلاصه اینکه شما طبق معمول اومدید تو اتاقتو در رو بستی و شروع به بازی کردی منم تو اشپزخونه بودم که یهو صدای کلید شنیدم و تا اومدم که بهت برسم درو از اونطرف قفل کردی،واااااااااااااااااااای نمیدونی که چه حسی شدم اخه بابا هم سرکار بود.فقط بهت میگفتم کلید رو در بیار بده مامان که نمیتونستی دیگه خیلی ترسیدم و با چشم گریون زن عمو رو صدا زدم که اونم به عمو گفت و اومد هرچی باهات صحبت میکرد نمیتونستی کلید رو تاب بدی یا درش بیاری،جالب اینجاس که شما اصلا نترسیدی و من گریه میکردم که خودم بعدش خندم گرفت.خلاصه عمو با انواع و اقسام دستگاهها شروع به شکستن قفل کرد و حتی به شما گفت عقب وایسا و شما گ...
26 ارديبهشت 1393

روز پدر و روز مرد مبارک

بابا جون روزت مبارک و مرسی از زحماتی که برامون میکشی که ما در ارامش و اسایش باشیم. بابا جون از ته قلب دوست داریم همسر عزیزم نمی دانم که دانستی دلیل گریه هایم را نمی دانم که حس کردی سکوتم را ولی دانم که می دانی من عاشق بودم و هستم وجود ساده ات بوده که من اینگونه دل بستم عزیزم همیشه عشق من هستی و خواهی بود روز مرد مبارک اینم از طرف مامان به بابا بود ...
26 ارديبهشت 1393

حس قشنگ

پسرم،نفسم،تو واقعا ارامش بخشی واسه ما و نمیدونم چطور این حس قشنگ رو بیان کنم... تو با این شیرین زبونیات و شیطنتت و این همه سوال پرسیدنات واقعا حس قشنگی بهمون میدی مخصوصا این حسی که پسرمون بزرگ شده و باهامون صحبت میکنه دیوانه کنندس... راستی ابراز احساست تو هم قشنگه و میخوایم بخوریمت بهمون میگی دوست دارم. وای فدای ابراز احساساتت بشم پارسا جون نمیدونی که چقد بابا دوست داره،به خدا من که با ابراز احساسات قشنگ بابا به وجد میام و کلی ذوق میکنم دیگه ببین تو چه حالی میشی... تمام سعیش خوشبختی ماست.پس بابا رسول خیلی خیلی دوست داریم   ...
18 ارديبهشت 1393

بدون شرح 2

                                                                                                           ...
18 ارديبهشت 1393

و اما کادو...

و اما کادوی ما به نی نی عمو اماده شد و این کادوی ناقابل رو با عشق بهت تقدیم میکنیم و اون یه وبلاگ که پارسا و مامانش با همدیگه و به خاطر شما ساختن دوست داریم و خوش اومدی به جمع ما نی نی وبلاگی ها و اینم ادرسش که همه برن سر بزنن topole-amo.niniweblog.com ...
8 ارديبهشت 1393

دیگه بزرگ شدی شیرین زبونم

پارسا جونم دیگه بزرگ شدی اخه دیگه کامل باهامون صحبت میکنی،دیگه هرچی بخوای میگی حتی حرفای خودمونم بهمون پس میدی،خلاصه یه شیرین زبونی شدی که همه میخوان بخورنت عســــــــــــــــــــــیسم وقتی اینقد شیرین زبونی میکنی بزرگ شدنت رو میبینم و خوشحال میشم و ذوق میکنم ولی در حین این شیرین زبونی همچنان شیطونیای با حالی هم داری.... ...
4 ارديبهشت 1393